طنز تدریس موسیقی در ایران

سعی داریم در این یادداشت (طنز تدریس موسیقی در ایران) شما را در انتخاب مدرس خوب یاری کنیم

امیدواریم با شناخت موسیقی خود را آغاز کنید و یک تجربه لذت بخش از موسیقی داشته باشید

«… عالاقه ی زیادی با موسیقی داشتم، یه ساز گرفتم و شروع به نوازندگی کردن. باورت نمی شه خودم فقط کار کردم و تا حالا هم کلاس نرفتم … خیالت راحت باشه، دو ماهه رات میندازم، اون با من. راستی اگه ساز نخریدی، برات بخرم …» ! – « … هم گیتار میزنم، هم تنبک، هم نی، هم ارگ. کاری نداره که، کافیه فقط مثل من پشتکار داشته باشی، خیلی زود یاد می گیری، میری سراغ ساز بعدی. چی نت؟ سر کاریه، فقط گوشی…»!!

طنز تدریس موسیقی در ایران

شاگرد(فلان) استاد بزرگ بودم

بله از ایشون تأییدیه هم دارم. فقط هم به سبک ایشون درس میدم. این سبک از همه بهتره. این سی دی mp3 استاد رو بگیر. میری تو اتاق در روی خودت می بندی، فقط این رو گوش میدی….»!!! – « … دو سال پیش لیسانس موسیقی ام روگرفتم. الان هم فقط کارم تدریس خصوصيه… اول باید کلاس تئوری موسیقی بری بعدش سلفژ، وزن خوانی و هارمونی رو با خودم کار می کنی، بعدش کلاس تنبک مون رو شروع می کنیم

نمی خوام پشت سرش حرف بزنم، اونکه تا دو سال پیش فرق چنگ و دولا چنگ و نمی دونست، صد بار تو اجرا از ریتم افتاده، شاگردهاش هم از دستش فراری ان. گروه گروه میان پیش خودم ….»!!!!!

بیچاره هنرجوی سرگردان …. هرکس برای خودش سازی می زند، البته نه یک ساز واقعی و البته نه یک صدای واقعی و شیرین، و البته بدبخت و بیچاره شیرین ها … !!!!! |

فریاد ….

شنیده ایم در کشورهایی که کلاسشان از ما بالاتر است، در دانشگاه های مخصوص موسیقی رشته ای مخصوص تربیت معلم موسیقی آن هم در گرایش های مخصوص دارند، اما اینجا هرکس از ننه اش قهر کرده معلم موسیقی شده است، مخصوصا از تمام حرف های خرد و کلان دربارهی وضعیت تعلیق موسیقی و کم اهمیتی مسائل مربوط به ترویج ، آموزش و استفاده از این هنر شریف بگذریم ، اگر به زودی برای وضع نا بسامان آموزش موسیقی کاری نکنیم …

« تا ثریا می رود دیوار کج» درست است منبعی مکتوب در این زمینه نداریم، اما اساتید با تجربه و کاردان که زیاد داریم.

هم درطی سال های تدریس، تجربه های بسیار ارزشمندی گردآوری نموده اند هم محضر اساتید برجسته قدیم را درک نموده اند. فقط همتی باید کرد و طی گفت و گوهایی، دانسته ها، تجارب و نظرات سودمند ایشان را | جمع آوری کنیم و در اختيار نسل جوان و جویای نام قرار دهیم. ….. چراغ اول؟ ….. نبود؟ البته که اگر به دست توانمند مسئولین و متولیان امر فرهنگ و هنر انجام شود چه بهتر با کاغذ گلاسه و جلد گالینگور منتشر خواهد شد. اگر شد سازمانی، انجمنی، نهادی یا حتی یک انتشارات هم می تواند این خدمت بزرگ را به جیب خود بکند.

باری پیشنهاد می کنیم که مدرسین عزیزی که در خود نمی بینند:

صبری شایان، تخصص و تعهدی بی پایان، بیانی شیوا، اراده ای بی پروا و حمایتی بی مهابا، بهتر آنکه با مادر بزرگوارشان آشتی نموده و دست از کشتار درمانی هنرجویان علاقه مند و فرزندان هنردوست برداشته و خود را  آماده تر و توانمندتر نموده و بازگردند. زیرا به گفته شاعره ی شهیر پروین: عقل استاد و معلم برود پاک از سر تا که بی عقل و هشی صاحب مشعر گردد

آموزش صحیح و دلسوزانه حق هر هنرجوی علاقه مندی است. بدون شک، آموزش درست، هنرمندانی فهیم، متخصص و متعهد بار می آورد و دنیای هنر سرافرازتر از قبل، حقوقش را مطالبه ( می کند.

– «… بیا جوون، این فیش سیصد هزار تومن رو ببر بریز به حساب خودم یا اون گوشه بزار زیر بالش برای ۳ جلسه، کلاس امروز هم همین که منو از نزدیک دیدی کافیه، یک جلسه حساب میشه، سازت رو هم باید عوض کنی …….!!!! – «… کی اون این حرفا رو زده؟ اون هنوز باید بیاد درس بگیره …. کی فلانی)؟ شانس آورده

تمام این جملات می تواند باعث شود شما دوستان با مدرس های … بیشتر آشنا شوید و بهترین انتخاب را داشته باشید

شک نکنید می توانید تجربه خیلی خوبی داشته باشید