نکته هایی از گذشته موسیقی ایران
حسین دهلوی :
شاید برخی از اهل موسیقی سنتی ما نمی دانند، با اینکه زنده یاد استاد علی اکبر شهنازی و اساتیدی از گذشته موسیقی ایران ، خود نت نمی دانستند
و به طور شفاهی و سینه به سینه تار و ردیف موسیقی سنتی را به شاگردان آموزش می داد، ولی بسیار برای خط نت ارزش قائل بود و به آن احترام می گذاشت و مایل بود همه ی شاگردانی که با او کار می کنند، با نت آشنا باشند و به همین منظور روایت است هر شاگردی که به کلاس ایشان مراجعه می کرد، ابتدا می بایست با مراجعه به اتاق اول کلاس، نت را نزد حبیب اله صالحی فرا می گرفت و سپس برای آموزش تار نزد مرحوم شهنازی می رفت.
من تا زمانی که مدیریت هنرستان موسیقی ملی را به عهده نداشتم، علاقه مندی این استاد را به نت نمیدانستم.
در سال ۱۳۴۱ که این وظیفه را به عهده گرفتم، بسیار علاقه مند بودم که از ایشان برای تدریس تار در هنرستان موسیقی ملی دعوت کنم و این کار را هم انجام دادم که با روی گشاده دعوت مرا پذیرفتند و سالهایی چند برای تدریس به هنرستان آمدند و شاگردانی را تربیت کردند، از جمله دوستان هنرمندی چون حسین علیزاده و داریوش طلایی و تنی چند از دیگر هنرجویان که توانستند در آن زمان از این فرصت هنری استفاده کنند.
بعدها که آوازهی علاقه مندی این استاد را به خط نت شنیدم، متوجه شدم که چه انگیزه ای ایشان را به قبول دعوت اینجانب سبب شده است
با اینکه زنده یاد پدرم معزالدین دهلوی نیز از شاگردان پرسابقه ی استاد شهنازی بود و فراگیری خوبی از این استاد داشت و تا حدود زیادی پنجه ی ایشان شبیه استاد بود، ابتدا تصور کردم که موافقت ایشان برای تدریس در هنرستان، به این دلیل بوده که شاید میدانستند من در زمینه ی موسیقی ایرانی نوه ی هنری ایشان هستم، ولی بعدها متوجه شدم، شاید چون آموزش در هنرستان، فراگیری خط نت برای هنرجویان به همراه داشته، این استاد ارجمند را برای قبول دعوت اینجانب ترغیب نموده است. به هر حال خوشحالم که در آن زمان این دعوت برای تدریس ایشان به عمل آمد و شاگردان توانستند از محضر این استاد فرهیخته و وارث اصیل موسیقی سنتی، استفاده کنند.
چه خوب است برای کسانی که داعیه ی هنرمندی موسیقی ایرانی را دارند و می گویند آموزش موسیقی ما نیازی به خط نت ندارد، سرمشقی باشد
و بدانند که اگر همین خط فارسی را هم نداشتیم، محروم از بهره گیری تمام تاریخ و ادبیات و اشعار شاعران ارزشمند گذشته ی فارسی زبان کشور خود بودیم!! بنابراین نباید تصور شود که ما نیاز به آموزش نت به شاگردان خود در موسیقی ایرانی نداریم!!
2. به یاد دارم در شرایط جنگ جهانی دوم که مشکلات بسیار زیادی برای عموم مردم جهان به وجود آمد، پدرم ناچار شد که به اتفاق خانواده تهران را ترک کرده و به یکی از شهرستان ها نقل مکان کند.
از طرفی چون من می بایست در سیکل دوم متوسطه در دبیرستانی تحصیل می کردم که در آن زمان بحرانی، شرایط استخدامی را در پی داشت و مشابه آن دبیرستان در شهرهای دیگر (به جز تهران دایر نشده بود، به ناچار می بایست در تهران، نزد پدربزرگ مادری یا عمو و دایی می ماندم، به این ترتیب ادامه ی آموزش ساز من که از ۹ سالگی نزد پدرم آغاز شده بود، معلق ماند.
پس از مدتی که اوضاع کمی بهتر شد
با کمک یکی از دوستان خانوادگی (که متأسفانه نام شان را به یاد ندارم به استاد صبا معرفی شدم و سالی چند نزد هنرمند و استاد اصيل و فرهیخته، به ادامه ی فراگیری موسیقی ایرانی پرداختم. ٣. زنده یاد استاد صبا با خصوصیات ارزنده ای که داشت، دور از هرگونه تنگ نظری که متأسفانه برخی از معلمین موسیقی ما را آلوده کرده است، چون من ردیف چپ کوک موسیقی ایرانی را نزد پدرم کار کرده بودم، از ردیف راست کوک آموزش مرا شروع کرد. مدتی بعد، در یکی از جلسات که تحت تعلیم ایشان بودم، به من گفت که مدت پنج سال نزد مادام مانتوفل با ویلن آموزش موسیقی کلاسیک غربی کار کرده است، تا به تکنیک اجرایی این ساز جهانی بیشتر آشنا شود.
به همین دلیل بود که این استاد در نوازندگی ویلن، هنرمند توانمندی بود و به خوبی می توانست از عهده ی اجرای نغمات زیبای موسیقی ایرانی به وسیله ی این ساز جهانی برآید.
قابل تأسف است که برخی هنوز می گویند:
« آموزش موسیقی ما نیاز به خط نت ندارد!!»
این موضوع مرا راهنمایی بود تا برای انتخاب معلمین سازهایی مثل فلوت که سازی غربی است از استادی استفاده کنم که در زمان تحصیل، خوشبختانه، استادان چک(که در گذشته به ایران دعوت شده بودند) آنان را تعلیم داده اند و به این ترتیب، هنرجویان از ابتدا با تکنیک صحیح و اصلی اجرای این سازها را آشنا می شدند. سعی کردم همین روش را در هنرستان موسیقی ملی به کار برم و کافی بود که موسیقی ملی را نیز با سازی مثل سنتور یا تار و … فراگیرند.
ضمن اینکه با تکنیک ساز غربی به درستی آشنا می شدند، موسیقی ایرانی را نیز با ساز دیگری که ظرفیت و امکانات موسیقی ملی را داشت، می آموختند و به همین ترتیب هم عمل شد.
۴. نکته ی دیگری که بهتر است اهل موسیقی ایرانی از آن مطلع باشند این است که :
ردیف موسیقی سنتی ما به روایت موسی معروفی ریشه ی صحیحی ندارد! جریان از این قرار است که من در زمان اداره ی هنرستان موسیقی ملی به دلیل اعتقادی که با زحمات و سابقه ی فعالیت های ارزشمند و اثرگذار استاد علینقی وزیری داشتم، هر چند یک بار به دیدن ایشان می رفتم.
در یکی از جلسات، ضمن صحبت هایی که داشتیم، ایشان اشاره کردند: در زمینه ی جمع آوری ردیف موسیقی سنتی ایران در فرصتی که نزد زنده یاد میرزاعبداله( پدر موسیقی سنتی ایران بوده اند، به ایشان گفته اند که: «آیا مایلند موسیقی سنتی ایران به یادگار از ایشان برای موسیقی ملی ایران باقی بماند؟» زنده یاد میرزاعبداله از چگونگی چنین امکانی سؤال می کند و استاد وزیری اشاره می کنند: «به وسیله ی ثبت آنها با خط موسیقی(خط نت)» و چون میرزاعبداله آشنایی لازم را در مورد کارایی خط نت نداشته اند، مرحوم وزیری به ایشان می گویند: «شما آواز یا دستگاهی را بنوازید و من ثبت می کنم» (البته نگارنده به خاطر ندارم که کدام دستگاه و یا آوازی را میرزاعبداله می نوازد که استاد وزیری برای مثال آن را به نت موسیقی می نویسند).
وزیری هم گوشه به گوشه و جمله به جمله ی دستگاه یا آواز اجرایی و نواخته شده ی میرزاعبداله را از گذشته موسیقی ایران به خط نت می نویسد
و برای ایشان عينا اجرا می کنند. چون وزیری در نوازندگی ساز تار بسیار مسلط و توانمند بودند، بلافاصله جمله ی نواخته شده میرزاعبداله را از روی نت اجرا می کنند و ایشان متوجه می شوند که صحبت وزیری عملی و کاملا قابل اجرا است، به این ترتیب زنده یاد میرزاعبداله می گوید:
اگر به این نحو باشد، حاضر هستند همه ی قسمت های ردیف را بنوازند تا به نت در آید و یادگاری برای آیندگان باقی بماند و به این ترتیب ردیف موسیقی سنتی ما که شامل دستگاه ها و آوازهای موسیقی سنتی ایران است از طریق میرزاعبداله و زحمت انتقال آن به نت به وسیله ی علینقی وزیری به یادگار و به ثبت تاریخ موسیقی ایران در آمده است.
مرحوم وزیری بعدا اضافه کردند: بعد نت ها را به آقای موسی معروفی داده اند تا خوشنویسی کنند، ولی پس از مدتی ایشان هم آن نت ها را به نام خودشان جمع آوری و نت نویسی کرده اند، به اداره کل هنرهای زیبای آن زمان ارائه داده و فروخته اند و به این شکل این نت ها به نام موسی معروفی در هنرهای زیبا چاپ و منتشر شده است. به این ترتیب نت های چاپ شده ی موجود در حقیقت حاصل تلاش ها و زحمات استاد علینقی وزیری است که به نام آقای موسی معروفی چاپ و منتشر شده است. لازم دانستم موارد ذکر شده را در زمان حیات به اطلاع اهالی محترم موسیقی ایران برسانم تا حق زحمت کشانی که سال ها قبل از جمع آوری ( میراث فرهنگی ما در زمینه ی موسیقی ملی تلاش کرده اند، ناشناخته نماند.
گذشته موسیقی ایران
دیدگاهی ثبت نشده است