ناخن در گیتار
در طول تاریخ گیتار کلاسیک همواره بحث متداول به کار گیری ناخن در گیتار و چگونگی آن مطرح بوده است
شواهد تاریخی نشان می دهند که استادان گیتار کلاسیک و سازهای هم خانواده ی مربوط به آن مانند ویهوؤلا، لوت، گیتار باروک و غیره نظراتی کاملا متفاوت در مورد استفاده از ناخن داشته اند
در حالی که شیوه ی سگوویا و شاگردان او به کارگیری ناخن دست راست را در عصر حاضر تثبیت کرده است. اما با این حال مقوله ی به کارگیری ناخن و نحوهی صحیح آن در نوازندگی گیتار بحث برانگیز است، به طوری که نسل اول نوازندگان معاصر لوت، جولیان بریم را بابت به کارگیری ناخن برای لوت مورد انتقاد قرار دادند.
در حالی که شواهد تاریخی به طور قطع به شیوه ی اجرای مشابه در میان نوازندگان و آهنگسازان رونسانس و باروک دلالت می کند. هدف از این تحقیق روشن کردن صحت شیوه ی اجرا، برای رپرتوار رونسانس تا معاصر از لحاظ به کارگیری ناخن است. این مقاله با ارائه ی شواهد مستند تاریخی مباحث تکنیکی و جوانب کمی و کیفی تولید صدا کوشش دارد تا نظرگاه های تاریخی را برای خواننده روشن سازد.
جنبه های تکنیکی
برای اینکه تکنیک های خاص دست راست شامل گام، استاکاتو، راسگوادو، ترمولو و غیره بتوانند آرتیکولاسیون واضح و متمایز داشته باشند، می بایست با ناخن نواخته شوند. شواهد تاریخی نشان می دهند سور اعمال واضح و درست پاساژهای پر سرعت و مشکل را در نوازندگی آگوؤاد و تحسین می کرده است.
علاوه بر این برای تکنیک های دست راست مشابه، سور خوانندگان متد خود را به متد آگوؤاد و ارجاع می دهد و آن را به عنوان «بهترین قوانین تا به حال تثبیت شده» معرفی می کند.
از طرف دیگر نوازندگی بدون ناخن ممکن است اختلالات فیزیکی به همراه داشته باشد. یک تکنیک متداول نوازندگی بدون ناخن – همان طور که آگوؤاد و آن را مطرح کرده بود. این است که نوازنده برای به دست آوردن صدای مناسب، انگشتان خود را از محل مفاصل خم کند.
این تکنیک باعث فشار اضافی بر روی انگشتان می شود، زیرا اصولا مفاصل انگشتان پس از ضربه تمایل به آزادشدن دارند.
از آنجایی که برخی از ماهیچه های ضعیف در ساعد وظیفه ی کنترل و آزادکردن این مفاصل را بر عهده دارند و نیز این ماهیچه ها به صورت غیر مستقل و گروهی عمل می کنند، حرکات منفرد غیر ضروری، مشکلات فیزیکی جدی به دنبال خواهند داشت.
كمیت صدا
کمیت صدا و توانایی انعکاس آن در سالن کنسرت به خصوص هنگام اجرای موسیقی مجلسی و کنسرتو، موضوعی مهم است که نوازندگی با ناخن می تواند بر بسیاری از مشکلات أن فائق آید.
احتمالا همین موضوع باعث شده که رپرتوار موسیقی مجلسی و کنسرتوهای آهنگسازان بین قرون ۱۷ تا ۱۹ که بدون ناخن می نواختند، چندان شناخته شده نیست. به عنوان مثال قطعات مجلسی فرناندو سور خیلی کمتر از قطعات شاخص سولو یا دوئت او شناخته شده هستند. در مقابل، فراسواد فوسا، دوست آگوؤادو که از مکتب او پیروی می کرد و کتاب متد آگوؤادو را ترجمه و ویراستاری کرده، قطعات موسیقی مجلسی بسیاری برای گیتار و سازهای زهی نوشته است که مخاطبین زیادی را تحت تأثیر قرار داده است.
آهنگساز و پدالوگ برجسته ی گیتار باروک فرناندو فراندیر، یکی دیگر از پیشروان مکتب نوازندگی با ناخن، دارای قطعات موسیقی مجلسی فراوانی برای گیتار است. او شش کنسرتو برای گیتار و ارکستر کامل نوشته است.
براساس مقاله ی ساوینو، جولیانی قطعا با ناخن می نواخته است. شهرت جولیانی به عنوان تکنواز ارکستر و آنسامبل های کوچک تر بسیار چشمگیر بوده، او بارها با نوازندگان قدر زمانش مثل هامل و موشلساند نوازنده ی پیانو و مایسید نوازنده ی ویلن در وین اجرا داشته است.
برخی از این کنسرت ها در فضای باز اجرا می شده و از قرار معلوم جولیانی روی انعکاس و کمیت صدا تأکید داشته، به طوری که صدای گیتار را شنوندگان به راحتی بشنوند. تکنیک های آهنگسازی جولیانی نیز هدف او را برای ارائه ی صدایی شفاف و مؤكد نشان می دهد. در گام ها یا پاساژهای سریع، جولیانی از لگاتو استفاده نکرده در حالی که سور در این گونه موارد عموما از لگاتو استفاده می کرده است.
دیدگاهی ثبت نشده است