موسیقی در دوره هخامنشی
موسیقی در دوره هخامنشی
از موسیقی این دوره اطلاع کافی نداریم ولی ملتی که خود را رقیب یونان می دانسته و با اهالی آن سرزمین روابط تاریخی داشته و از حیث آثار صنعتی نمونه های پرارزشی مانند حجاریهای تخت جمشید به یادگار گذاشته، بی شک از موسیقی هم بی بهره نبوده.
از این گذشته چون دولت هخامنشی جانشین دولتهای متمدن زمان خود گردید از صنایع آنها نیز تا آنجا که مطابق ذوق ایرانی ها بود اقتباس کرد.
اینک اشارتی را که دو نفر از تاریخ نویسان معروف یونان در این باب کرده اند بیان می کنیم
هردوته در تاریخ خود راجع به ایرانی ها گوید: « ایرانیان برای تقدیم نذر و قربانی به خدا و مقدسات خود مذهب
١. لیدیه» را کوروش بزرگ فتح کرد و اشياء نفیس و خزائن قیمتی «کرزوس» پادشاه لیدیه را به دست آورد. ۲. فریكیه» را نیز کوروش تصرف کرد.
ندارند، آتش مقدس روشن نمی کنند، بر قبور شراب نمی پاشند ولی یکی از مؤبدان حاضر می شود و یکی از سرودهای مقدس مذهبی را می خواند.»
از گفته هرودت چنین بر می آید که ایرانیان در آن موقع موسیقی مخصوصی برای تشریفات مذهبی داشته اند و شاید سرودی که هرودت به آن اشاره می کند از سرودهای کتاب اوستا باشد که بعد ذکر می کنیم.
زنوفن تاریخ نویس یونانی در کتابی که راجع به خصال کوروش نوشته چند جمله ذکر کرده که می توان از نوشته های او نتایجی به دست آورد. چنانکه در یک جا چنین می نویسد:
کوروش کبیر هنگام حمله به ارتش اسور بنابر عادت خود سرودی آغاز کرد که سپاهیان با صدائی بلند و با احترام و ادب زیاد دنبال آن را بخواندند و چون سرود به پایان رسید آزادمردان با قدم های مساوی و با نظم تمام براه افتادند.»
در جای دیگر گوید:
کوروش برای حرکت سپاه چنین دستور داد که صدای شیپور علامت حرکت و عزیمت خواهد بود و همین که صدای شیپور بلند شد باید همه سربازان حاضر باشند و حرکت کنند.»
پس از چند سطر دیگر گوید:
در نیمه شب که صدای شیپور عزیمت و رحيل بلند شد، کوروش سردار سپاه را فرمان داد تا با همراهان خود در جلوی صفوف سپاهیان قرار گیرد. بعد کوروش می گوید: همین که من به محل مقصود رسیدم و حملات دو سپاه نزدیک شد سرود جنگی را می خوانم و شما بی درنگ جواب مرا بدهید.
(اگر از خواندن این چنین مطالبی لذت می برید می توانید از اینجا دیگر مطالب موسیقی ایرانی را مطالعه کنید
مطالب پیشنهادی :
در مودم حمله چنانکه گفته بود کوروش سرود جنگ را آغاز کرد و همگی با وی هم آواز شدند.
از مطالب فوق چنین برمی آید که ایرانیان دوره هخامنشی یک قسم موسیقی مخصوصی برای جنگ داشته اند که بی شک در تحریک احساسات سپاهیان مؤثر بوده و آلات موسیقی رزمی آنها از قبیل شیپور و طبل نیز در این هنگام به کار می رفته و سرودهای رزمی در برانگیختن حس شجاعت و دلیری سربازان و کامیابی آنها در میدان نبرد وسیله خوبی بوده است.
اما معلوم نیست این سرودها در چه مایه ای بوده و چه شعری با آنها خوانده می شده. ضمنا از بیانات «زنوفن» معلوم می شود همانطور که ایرانیان موسیقی مخصوصی برای میدان جنگ و ستیزه داشته اند، بیشک آنقدرها با موسیقی آشنا بوده اند که برای موقع فراغت و تفریح نیز موسیقی دیگری داشته باشند چنانکه در کتاب هرودت کلمه «نی» مکرر ذکر شده و این طور به نظر می رسد که از نواختن این ساز تأثیرات مخصوصی حاصل می شده.
راجع به وجود موسیقی مذهبی در این دوره با اشاره ای که هرودت کرده مخصوصا با توجه به این نکته که قدیم ترین قسمت کتاب اوستا شامل سرودها و مناجات هائی است که در وقت عبادت با تشریفات خاصی خوانده می شده شکی باقی نمی ماند.
از نظر موسیقی یک قسمت از کتاب «یسنا» که موسوم به گاتها می باشد قدیم ترین قسمت اوستا و شامل سرودهای مؤثری است که شاید آهنگهای مخصوصی داشته. گاتها در اواسط کتاب یسنا واقع شده و عبارت از هفده سرود مذهبی است و احتمال می رود که از خود زرتشت باشد. سرودهای گاتها را می توان شعر یا اقلانثر مسجع نامید وهمين ثابت می کند که خالی از آهنگ موسیقی نبوده.
این نکته را نیز باید متوجه بود که قوم ایرانی که در اصل با هندی ها از یکی از شاخه های مهم نژاد آریائی جدا شده از ابتدا جهات مشترکی داشته اند چنانکه کتاب مذهبی هندی ها موسوم به ودا که یادگار قدیم زبان «سانسکریت» است نیز شامل سرودها و ترانه های مذهبی و ادبی نژاد آریائی است و از مقایسه مطالب کتاب «ودا» و «اوستا» در معلوم می شود که قوم ایرانی و هندی فرزندان یک مای . احساسات و طرز تفکر و کیفیت ذوق آنها جنبه های مشترک داد – و همانطور که اشاره شد موسیقی ایران و هند دارای شباهت هائی هم نیز می باشند.
ضمنا باید اشاره کرد که اگر اثری از نوازندگان و سرایندگان و آلات موسیقی این دوره در دست بود و اقلا در یکی از گوشه های آثار تاریخی حجاری یا نوشته و نقش برجسته ای به دست آمده بود راه تتبع و فهم مقصود را نزدیک تر می کرد ولی هیچگونه اثری باقی نمانده و اهل فن هم در خرابه های آثار هخامنشی چیزی در این خصوص کشف نکرده اند.
پس از دوره هخامنشی چون اسکندر و جانشینان او یونانی بودند و بعد از آنها اشکانیان هم مردم خارجی به شمار می رفتند و نسبت به آثار تمدن ایرانی ابراز علاقه نمی کردند همانطور که در این دوره تمدن یونانی وارد ایران شد شاید از آهنگ های موسیقی آنها نیز اقتباسی شده باشد.
مثلا یکی از پادشاهان اشکانی موسوم به ارد اول دوستدار ادبیات یونانی بود و در مجالس او نمایش های یونانی مانند تصنیف های اری پید’ رانمایش می دادند و شاید همان کسانی که از نمایش های یونانی اطلاع داشته و بازی می کرده اند از موسیقی یونان نیز بی بهره نبوده و در موقع خود آوازهای یونان هم می خوانده اند ولی به واسطه موجود نبودن مدارک و اطلاعات کافی فعلا بیش از این نمی توان در این موضوع بحث کرد.
دیدگاهی ثبت نشده است