موسیقی قدیم ایران (بخش اول)
موسیقی قدیم ایران
موسیقی قدیم ایران : کتابهایی که از قدیم راجع به موسیقی ایران نوشته شده بیشتر جنبه علمی و نظری دارد
زیرا پیشینیان موسیقی را یکی از اقسام حکومت ریاضی می دانسته اند و در کتابهای موسیقی اصوات
را از روی نسبت های ریاضی تعیین کرده اند.
چنانکه ابن سینا در کتاب دانشنامه ی علائی گوید:
“صناعت موسیقی دو جزو است. یکی تألیف است و موضوع او نغمه هاست و اندر حال اتفاق ایشان
و نااتفاقی ایشان نگاه کنند
و دوم ایقاع است و موضوع او زمان هاست که اندر میان نغمه ها اوفتد و نقره ها که
از یکی به یکی شوندو اندرحال وزن ایشان و ناوزنی ایشان نگاه کنند و غایت اندرین هر دو
نهادن لحن هاست. پس صناعت موسیقی علمی است نظری.”
ارتباط موسیقی قدیم با دیگر علوم ها
از طرف دیگر چون در قدیم تمام علوم با هم ارتباط داشته و جزء حکمت بوده در نتیجه
هر حکیم و دانشمندی تمام قسمت های حکمت نظری و عملی را می دانسته و شک نیست
که با این ترتیب تخصص در یک رشته معین کمتر برای کسی دست می داده و اغلب کسانی که رساله
یا کتابیدر موسیقی نوشته اند از فیلسوفان درجه اول بوده اند از قبیل فارابی و ابن سینا
و دیگر دانشمندانی که نام آنها گذشته.
اولین اشخاص پیشرو در موسیقی قدیم
این اشخاص در ضمن بررسی سایر علوم از موسیقی نیز بهره ای برده و به تحصیل آن همت
گماشته اند و با انکه بعضی از آنها از قبیل فارابی و قطب الدین شیرازی به عمل موسیقی آشنا
بوده و ساز می زده اند ولی چون دوره تحصیل خود را صرف فراگرفتن انواع علوم کرده اند
نتوانسته اند آن طور که باید این رشته را تکمیل نمایند
به همین جهت مطالبی که نوشته اند با تمام دقت و هوشی که در تنظیم آنها بکار رفته باز هم ناقص است.
تقلید اشخاص از یکدیگر در موسیقی
نکته دیگر اینجاست که اشخاصی که در موسیقی کتاب نوشته اند تقریبا همه از یکدیگر تقلید کرده
و اگرچه تا اندازه ای درصدد بوده اند مطالبی که پیشینیان نوشته تکمیل کنند ولی بحث تازه ای در میان
نیاورده اند و به همین جهت کتاب های موسیقی قدیم
گرچه هر یک مکمل دیگری است اما از جهت مطالب و کیفیت بیان قواعد شباهت کاملی به هم دارند.
چنین به نظر می آید که در طی قرون گذشته کمتر رابطه ای بین علم و عمل موسیقی وجود داشته
و اگر یکی دو نفر مانند فارابی و قطب الدین اهل علم و عمل بوده اند دیگران که کتاب موسیقی نوشته اند
تنها به اصطلاحات آشنا بوده و سازندگان و نوازندگان و خوانندگان هم گوئی کمتربه کتابهائی که در موسیقی نوشته می شده
توجه داشته اند چنان که امروز هم در ایران نوازنده ای که حتی اسم کتاب موسیقی فارابی و صفی
الدین را شنیده باشد
یا به اصطلاحات موسیقی گذشته آشنا باشد بسیار کمیاب است.
از این گذشته گرچه در کتابهای موسیقی راجع به کیفیت صوت و فواصل و ترتیب مقامات و تناسب
اصوات و رابطه شعر و موسیقی و وزن های مختلف و اسامی الحان و تأثير نغمات گفتگو شده ولی چون خطی برای نوشتن
نغمات و الحان در کار نبوده
و مطالب از نظر علمی بحث شده کمتر کسی به آنها توجه نموده .
به همین جهت آثار شاعران و نثر نویسان و نقاشان باقی مانده ولی از میان ارباب هنرهای زیبا اثری
از الحان و نغمات سازندگان و موسیقی شناسان باقی نمانده
و این خود بیشتر فهم کتب علمی موسیقی را مشکل کرده است.
دیدگاهی ثبت نشده است