نگاهی به عقاید ژان دورینگ (بخش اول)


 ژان دورینگ به مقایسه ی بین موسیقی سازان دیروز و امروز می پردازد:

«وضعیت حاکم بر موسیقی سی و سه سال پیش تاکنون تفاوت زیادی یافته است. یک مثال می زنم، آن وقت که من یادگیری موسیقی ایرانی را آغاز کردم، هیچ یک از اساتید هم به معنای امروزی حرفه ای نبودند، یعنی بابت آموزش پول نمی گرفتند و به طور کلی آموزش موسیقی محل درآمد آنها نبود. ولی الان شرایط برعکس شده است. هر کدام از آقایان که به یک درجه ای می رسند طبیعتا دنبال قرارداد و ضبط و کنسرت می روند. البته من در این خصوص قضاوت نمی کنم. شاید هم این طوری بهتر باشد و جدی تر بتوانند به پیش بروند.

از طرفی شرایط زندگی هم با آن زمان خیلی فرق کرده است. در تهران ۳۰ سال پیش شما حداکثر با نیم ساعت ماشین سواری می توانستید به مقصد خود برسید. به همین دلیل مردم وقت و آرامش کافی داشتند که بنشینند و برای دل خود ساز بزنند یا به دیگری آموزش بدهند. ولی الان زندگی خیلی شلوغ و پرهزینه شده | است. افراد برای اینکه دور هم بنشینند، وقت کمتری دارند. »

همان طور که دورینگ اشاره می کند، بخشی از این انتفاع گرایی، ناگزیر زمانه و روزگار است و قسمتی از آن نیز نوعی نگرش کالایی به مقوله ی موسیقی است، که به هر حال و به هر شکل به محصول نهایی آسیب رسان بوده و هست، یعنی به وضوح احساس می شود که رنگ و بوی عشق در آثار موسیقی متأخر کاهش چشمگیر داشته است و اگر در آینده معنویت به طور کامل در موسیقی ایران (که یک موسیقی کاملا معنایی است) حذف شود، دیگر برای این موسیقی چه باقی می ماند؟

 

٢. دورینگ به یکی از معضلات موسیقی در دو سه دهه ی اخیر می پردازد و بدون پرده می گوید:

«ما انتظار نداشتیم موسیقی های محلی به این شدت وارد موسیقی کلاسیک ایرانی بشود. استفادهی زیاد و سطح پایین از ریتمها و ملودی های موسیقی محلی به نظر من برای موسیقی اصیل ایران ضرر دارد. البته در جای خودش عیبی ندارد چراکه هر نوع موسیقی حق حیات دارد و به قول معروف تا مشتری هست این نوع موسیقی هم هست. ولی اشکال کار اینجاست که جوانها الان گم شده اند. فرق یک ملودی محلی تنظیم شده با نسخه ی اصیل آن را نمی فهمند. این نوع موسیقی سبک که نه محلی است نه فولکلوریک است، نه کلاسیک، نه اصیل، نه شرقی و نه غربی است، الان از دیگر گونه ها پیشی می گیرد. »

آقای دورینگ! متأسفانه کسی به این نگرانیها توجهی نمی کند، و موسیقی فقط به قصد ارائه تولید می شود.

در نتیجه، عموم جامعه ی ما به موسیقی تجاری-مصرفی پناه می برد و ندانسته ذائقه ی خود را مسموم می سازد.

او ادامه می دهد: «فقط اشکال کار این است که جوان ها فرق بين اصیل و غیراصیل را تشخیص نمیدهند. البته الان با انتشار موسیقی های هندی، آسیای میانه و آذربایجان در بازار ایران، کم کم گوش مردم باز می شود. بدون اینکه در Music World بیفتند که حالا یکی برود با یک آفریقایی چنگ بزند و دیگری تار بزند که در مجموع یک کار سطحی تولید بکنند. البته گاهی کار قوی هم تولید می شود ولی اکثر آنها یک بار مصرف اند. »

بله، شاید اصلی ترین آسیبی که موسیقی ما در سال های گذشته، متحمل شده، این باشد که شناخت، ارزش گذاری و سنجش در آن مخدوش شده است. نمیدانم، آیا کسی هست که منکر این حقیقت باشد؟!

یعنی بین موسیقی ناب و غيرناب تفاوتی قائل نمی شوند، شاید همه چیز رو به پلاستیکی شدن است

و باز همان طور که دورینگ اشاره می کند، اجرا و ارائه ی «موسیقی تلفیقی»، انگار در حال گذراندن مراحل آزمون و خطاست. اصلا چطور می توان پذیرفت کمانچه ای( یا فرقی نمی کند ساز دیگری که در اجرا عمق موسیقی ایرانی را ندارد، در کنار یک ساز غیر ایرانی، کار قابل قبولی ارائه کند، و ما هم به این باور ساده باشیم که موسیقی مان جایی برای ارائه در سطح جهانی (البته بدین شیوه) پیدا کرده است.

اعتقاد دورینگ به ریشه در موسیقی ایران ریشه ی موسیقی کنونی ایران به میرزاعبداله و پیش تر از او به علی اکبر (اواسط قرن نوزدهم) می رسد.

نوازندگان ایران به درستی منقولات انتقال دهندگان سنت موسیقی اطمینان دارند و معتقدند که آنها ردیف را مقلوب و فاسد نکرده اند. »

ریشه های موسیقی کنونی نه به اصفهان می رسد، نه به فراهان، نه به قزوین و نه به ایک شخص و اساسأ ما از کجا می توانیم به

حافظه ی مثلا منتظم الحكماء، نت نویسی مخبرالسلطنه هدایت و محفوظات قهرمانی و دیگران استناد بی قید و شرط داشته باشیم، و تردیدی در تحریف روایت ها نکنیم؟

و چرا باید ردیف را به صورت یک بسته ی بی چون و چرا بپذیریم؟

اما همین آقای دورینگ به درستی اضافه می کند:

«اما از سوی دیگر مرجعیت و اعتبار استاد | یکی از شرایط مهم و لازم برای وارد کردن عناصر تازه در ردیف سنتی به شمار می رود. فقط استاد مسلم، مجاز به نوآوری در موسیقی است. بنابراین اگر استادان موسیقی چیزی را عوض کرده اند در جهت بهتر کردن موسیقی ایرانی بوده است.»

 

موسیقی ایرانی

منبع : مجله ی هنر موسیقی

مقالات مرتبط

0 دیدگاه

دیدگاهی ثبت نشده است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

لطفاً پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:

  • فارسی بنویسید، از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
  • تجربیات شما می تواند در تصمیم گیری سایر کاربران جهت خریداری محصولات مفید باشد ، لطفاً اطلاعات مفید و مربوط به محصول فوق را با توجه به تجربیات خود به اشتراک بگذارید.
  • در هر دیدگاه می توانید حداکثر 5 مورد نقاط قوت و ضعف محصول را ثبت کنید.
  • از ارسال لینک‌ و اطلاعات شخصی از قبیل تلفن، ایمیل و آی‌دی شبکه‌های اجتماعی خودداری کنید.
  • از بکار بردن کلمات و اصطلاحاتی که محتوای نامناسب و توهین آمیز و قومیتی دارند خودداری کنید.
  • اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.