توضیحات
دفتر یادداشت جلد چرمی را که همراه همیشگی سفرم بود، برداشتم. باران و آفتاب و چالشهای پیاده درنَوَردیدن یک قاره، ورقهای آن را پوسیده و رنگ و رو رفته کرده بود. از آن زمان اتفاقات زیادی رخ داده بود، امّا هر بار دفتر یادداشت را در دست میگرفتم، فوراً به گذشته بر میگشتم. و هر بار، این خاطره به یک شکل، با ورود من به آفریقا آغاز میشد. مدتها قبل به نظر میرسید، امّا تجربهی آن به قدری مؤثر بود که به صورت بخشی دائمی از روح من باقیمانده است. آخر، آنجا تا مرگ پیش رفتم؛ آخر، آنجا زندگی را یافتم!
نقد و بررسی خریداران
نتایج مجموع آرای کاربران